الحمدُ للهِ رَبّ العالمین والصّلاةُ والسّلامُ علی رسولِهِ الأمین محمّدٍ و عَلی آلِهِ وَ صَحبِهِ أجمعین
وسیله پاک نمودن نجاست، آب طبیعی است که منابع آن عبارتست از باران، چشمه، رودخانه، دریا و اقیانوس؛ زیرا آب بیشتر از همه مایعات دیگر، قدرت پاککنندگی و ماندگاری دارد و آسانتر به دست میآید. آب در یک تقسیمبندی و بر اساس بقای آن بر اصل خلقت یا اضافه شدن چیز دیگری به آن بر چهار نوع است که هر کدام از این انواع، حکم ویژهی خود را داراست:
نوع اول- آب خالص: آبی است که هم پاک است و هم پاککننده؛ مانند آب باران، دریا، رودخانه، چاه و چشمه، چه این آب، شیرین باشد و چه شور، چه سرد و چه گرم؛ به شرطی که چیز دیگری با آن، مخلوط نشده باشد؛ زیرا بر مایعاتی چون چای و گلاب، اسم « آب مطلق»، اطلاق نمیگردد.
انواع آب خالص (مطلق): آب باران، برف و تگرگ – آب دریا – آب زمزم – آب تغییر یافته؛ چه این تغییر به سبب راکد بودن آب، حاصل شود و چه به سبب مکان و محلّ عبور و چه به سبب افتادن شیء پاکیزهای که در آب افتاده و از آن جدا نمیگردد: مانند خزه، برگ، گیاه و ... . زیرا بر اساس اجماع علما، این موراد، سبب سلب عنوان « آب مطلق» از آب نمیشود.
نوع دوّم- آبی که شیء طاهری در آن افتاده باشد: آبی که شیء پاکیزهای چون خاک، گِل، صابون، عطر و آرد در آن افتاده باشد به نحوی که نتوان آن را از آب، جدا کرد. این آب، پاک و پاککننده است؛ زیرا وصف « آب مطلق» برای این آّب، باقی است ( بهشرطیکه میزان شیء افتاده در آب به اندازهای باشد که هنوز بتوان آن را آب مطلق نامید). أمّ عطیّه –رضی الله عنها- روایت میکند: « زمانی که زینب دختر رسول خدا - صلّی الله علیه و سلّم- وفات کرد ایشان نزد ما آمدند و فرمودند: سه بار یا پنج بار و یا بیشتر به وسیله آب و سدر، او را بشویید و در مرتبه آخر، همراه با آب از کافور یا چیزی همانند آن، استفاده کنید و هرگاه از شستن او، فارغ شدید مرا مطّلع کنید. ما پس از اتمام کارمان به ایشان، خبر دادیم. وقتی تشریف آوردند عبای خود را به ما دادند و فرمودند: با این عبا، او را بپوشانید». امّا اگر آبی که شیء طاهری در آن افتاده را نتوان آب مطلق نامید ( یعنی تغییر آن، فراوان باشد) پاک است امّا پاککننده نیست. أمّ هانی، روایت میکند: « أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ اغْتَسَلَ هُوَ وَمَيْمُونَةُ مِنْ إِنَاءٍ وَاحِدٍ فِي قَصْعَةٍ فِيهَا أَثَرُ الْعَجِينِ » [ أحمد، نسائی و آلبانی]؛ « پیامبر - صلّی الله علیه و سلّم- و همسرش میمونه به وسیله یک تشت، استحمام کردند که اثر خمیر کهنه بر آن، نمایان بود».
از هر دو روایت فوق، برای ما مشخص میشود که آب هرچند شیء پاکیزهای در آن بیافتد – مادام که وصف « مطلق بودن» آن، باقی باشد – پاک و پاککننده است.
نوع سوم- آبی که شیء نجسی در آن افتاده باشد؛ این نوع بر دو حالت است:
حالت اول: آبی که شیء نجس، طعم یا بو یا رنگ آن را تغییر داده باشد. ابن المنذر، اجماع علما را نقل کرده بر اینکه طهارت با چنین آبی – چه فراوان باشد و چه اندک- جایز نیست.
حالت دوم: آبی که شیء نجس، هیچ کدام از اوصاف آن را تغییر نداده و بر وصف « آب بودن» باقی است.
ضابطه تشخیص ( جواز یا عدم جواز استفاده از) چنین آبهایی، تغییر یا عدم تغییر طعم، بو ورنگ آن است؛ هرگاه یکی از این ویژگیها تغییر کرد پاکیزه نیست؛ چه فراوان باشد و چه اندک. ابن المنذر و امام نووی، اجماع همه علما را بر این مسئله، نقل کردهاند. امام مالک، ظاهریه، ابن تیمیّه، ابن القیّم، محمّد بن عبد الوهاب و علمای نجد نیز بر این دیدگاهند. بنابراین هر آبی که در آن، نجاست بیافتد و رنگ یا طعم یا بوی آن را تغییر دهد نجس است؛ اما اگر این تغییرات از بین برود به اصل طهارت خویش باز میگردد.
نوع چهارم- آب مستعمل در وضو و غسل
آب مستعمل در وضو: مراد، آبی است که به هنگام وضو از صورت و اعضای بدن شخص مسلمان، سرازیر شده و میریزد. ابن المنذر، اجماع علما را نقل میکند بر اینکه آبی که در نتیجه وضو و غسل به لباس شخص، برخورد میکند پاکیزه است. -پیامبر صلّی الله علیه و سلّم- میفرماید: « الْمَاءُ طَهورٌ لَا يُنَجِّسُهُ شَئٌ» [ ترمذی و نسائی آن را حسن دانستهاند]؛ « آب، پاک و پاککننده است و چیزی آن را نجس نمیکند» مگر اینکه طعم، بو یا رنگ آن را تغییر دهد یا اینکه نتوان آن را « آب مطلق» نامید.
آب مستعمل در غسل: مراد، آبی است که شخص به هنگام غسل، آن را به کار گرفته و بر زمین، ریخته است. فقها درباره طهارت و استفاده دوباره از چنین آبی، اختلاف کردهاند.
از جانب احتیاط، بهترر آن است که برای انجام وضو و غسل، آب غیر مستعمل را به کار گرفت و الّا دلیل محکمی بر نجاست آب مستعمل در وضو و غسل، وجود ندارد والله أعلم.
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف المرسلين سيدنا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين