این نوشته برگردان یک سلسله مبحث ماموستا کریکار حفظهالله تحت عنوان "ما و سایر مسلمانان " میباشد که در آن نقطه نظرات جنبش شاهدان در خصوص سایر جماعات بیان شده است.
محورهای کلیدی این سخنرانی جناب ماموستا عبارتند از:
منظور از مدرسه سلفی:
1-سلفیهای پیرو حرکت شیخ محمد بن عبدالوهاب .
2-سلفیهای علمی ( مقبل ، بن باز و آلبانی).
3-سلفیهای دارای حرکت سیاسی (حزب نور مصر، اهل حدیث پاکستان شیخ احسان الهی ظهیر، انصار السنه محمدیه سودان ، سلفیهای کویت و...)
4- سلفیهای وابسته به حکومت( ربیع بن مدخلی و...)
این خطاب ما خطابی کلی است.برای مثال در کوردستان سه خط سلفی (وابسته به ماموستا عبدالکریم، عبداللطیف و اشقر) وجود دارند اما مابه اینها توجه نمیکنیم. چون این تفرقه بر اثر اختلافات اشخاص یا تاثیرات کشورهای خارجی یا داخلی است.
واضح است که سلفی ها یک دسته نیستند و دچار اختلافات هستند.اما منشأ اختلافات در چیست؟
1-میزان چگونگی درک از نصوص شرعی.
2- میزان پایبندی به نصوص و فقه اولویات.
3- چگونگی رساندن و ابلاغ دین
ما براین باور هستیم که نقاط مشترک ما با این مدرسه سلفی با تمامی جریانات داخل آن ، بسیار بیشتر از اختلافات است.اما به طور کلی مدرسه سلفی سه رکن مهم را ایجاد کردهاند که ما هم آن را همراه اصلاحاتی ادامه میدهیم.
- عقیده صحیح : ما و مدرسه سلفی عقیده خود را از امامان اهل سنت و برای نمونه شیخ الاسلام و ابن قیم میگیریم. جای شک نیست که نشر عقیده صحیح اهل سنت یکی از مهمترین عملکردهای این مدرسه بوده است.
- پایبندی به گرفتن احکام از ادله شرعی: از اندونزی تا مغرب اسلامی الحمدلله این دعوت رسیده است. فضلاین عالمان بوده که اینگونه این طرز تفکر رواج پیدا کرده است.
- پاک بودن رفتار و عبادات از بدعت : یکی دیگر از دستاوردهای مدرسه سلفی پالایشرفتار و عبادات از بدعت است. این تثیر درتمامی جماعت ها و مدرسه های دیگر دیده میشود.
در کناراین سه رکن ،سه اصلاح اساسی انجام میدهیم: پرداختن به توحید حاکمیت ، اهمیت به ولاء و براء و سیاست شرعی.
- ولاء و براء: اکثر سلفیها به حکومتهای خودشان ولاء دارند . مثلاً مدخلیهافتوی گرفتهاند که علیه سایر مسلمانان جاسوسی کنند، نمونه واضح آنجاسوسی کردن از ماموستا کامران کریم برای پارتی میّباشد.این ماموستا بعد از 8 ماه زندانی اکنون در بستر بیماری میّباشند.
- پرداختن به توحید حاکمیت: ما معتقدیم بسیاری از اختلافات با گفتگو حل میشود . اگر با یک سلفی حرف بزنی در نهایت اعتراف خواهد کرد که حاکمیت بخشی از توحید است اما مشکلش اینجاست که نباید در تقسیم بندی حائز گردد! خوب ابن تیمیه که توحید را به سه قسمت وابن قیم به دو قسم طرح کردند ، علمای پیش از آنها چنین تقسیم بندی کرده بودند؟ اختلاف این دو عالم در تقسیم بندی چگونه حل میشود؟ اساساً یکی از وظایف انسان در زمین استخلاف میباشد.
مدرسههای سلفی ، مدخلیها و مثلا د.عبداللطیف را برادر خود میدانیم، پشت آنها نماز میخوانیم و از انها حمایت میکنیم اگر آنها اینگون با ما رفتار نکنند.اگر حکومت دست ما برسد تمامی مدرسههای اخوان ، صوفی ، سلفی و جهادی را میپذیریم.
- سیاست شرعی: ما معتقد هستیم باید در مقابل این طاغوتان و فاسدان ایستاد. کسانی که ثروت مردم را به تاراج برده و کفر و ارتداد را تبلیغ میکنند. جای بحث نیست که کار سیاسی هم بخشی از دین است.
میتوانید اصل این سخنرانی را از لینک زیر مشاهده فرمایید:
https://www.youtube.com/watch?v=HoMg8IyDYT8&list=PL-11Bk9WKYLkhMvTjx8PZuFND_uBRHua6&index=1