عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي جَنَازَةٍ، فَأَخَذَ شَيْئًا فَجَعَلَ يَنْكُتُ بِهِ الأَرْضَ، فَقَالَ: «مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَقَدْ كُتِبَ مَقْعَدُهُ مِنَ النَّارِ، وَمَقْعَدُهُ مِنَ الجَنَّةِ» قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَفَلاَ نَتَّكِلُ عَلَى كِتَابِنَا، وَنَدَعُ العَمَلَ؟ قَالَ: «اعْمَلُوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ، أَمَّا مَنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ فَيُيَسَّرُ لِعَمَلِ أَهْلِ السَّعَادَةِ، وَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الشَّقَاءِ فَيُيَسَّرُ لِعَمَلِ أَهْلِ الشَّقَاوَةِ»، ثُمَّ قَرَأَ: {فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالحُسْنَى فسنیسره للیسری} [الليل: 5-7]. متفق علیه.
علي مي گويد: ما در مراسم تشييع جنازه اي در گورستان مدينه «بقيع غرقد» حضور داشتيم، پيامبر خدا - صلى الله عليه وآله وسلم - به ميان ما تشريف آورد و عصايي با خود داشت، سپس نشست و ما هم اطراف ايشان - صلى الله عليه وآله وسلم - حلقه زديم، پيامبر - صلى الله عليه وآله وسلم - سرش را فرو انداخت و با نوک عصايش بر زمين مي زد و سپس فرمود: هر يک از شما محل و موقعيتش در آتش يا بهشت تعيين شده، همچنين سعادت و شقاوتش هم تعيين شده است. مردي گفت: اي رسول خدا! آيا بر آن نوشته بسنده کنيم و عمل کردن را رها نماييم؟ فرمود: کسي که اهل سعادت باشد، عمل نيکبختان را انجام مي دهد و کسي که اهل شقاوت باشد مانند بدبختان عمل مي کند. عمل کنيد، هر کسي براي چيزي آماده شده است، اهل سعادت براي عمل اهل سعادت و اهل شقاوت براي عمل اهل شقاوت آماده شده اند، سپس اين آيه را تلاوت نمود: {فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى}.
راوی حدیث:
علی بن ابی طالب هاشمی، چهارمین خلیفه راشد به اجماع امت، رسول الله صلی الله علیه و سلم فاطمه دخترش را به ازدواج او در آورد، بعد از شهادت عثمان رضی الله عنه به خلافت رسید و هنوز کار و بار خلافت او جا نیفتاده بود که در کوفه به شهادت رسید. خوارج او را تکفیر نموده و شیعه در مورد او غلو نموده تا جایی که او را بر خلفای سه گانه پیشین مقدم نمودهاند، و بعضی دیگر چنان در مورد او غلو کرده که او را تا مقام الوهیت بالا بردهاند، او در سال 40 هـ به شهادت رسید.
شرح مفردات:
(یَنکُتُ): آن را در در زمین فرو می برد و با آن خطوطی را ایجاد می کرد. ابن فارس گوید: سه حرف نون تا کاف در اصل بر چیزی دلالت می کند که تأثیر اندکی در چیزی ایجاد کند.
(الا و قد کتب مقعده): یعنی مکان نشستنش.
(أفلا نتکل علی کتابنا) یعنی: نوشته شده در ازل.
(و ندع العمل): یعنی آن را رها میکنیم؛ زیرا با وجود پیشی گرفتن قضای الهی برای هریک از ما در مورد بهشت و دوزخ فایدهای در این مورد وجود ندارد.
(فکل میسر لما خلق له): یعنی: همه برای آنچه که برایش آفریده شده اند توفیق انجام آن ها برایشان میسر می شود و به وسیله جملات بعد از آن تفسیر شده است: اگر از اهل سعادت باشد انجام اعمال صالحه برایش فراهم می شود و اگر از اهل شقاوت باشد انجام اعمال ناصالح برایش آسان خواهد شد.
شرح اجمالی حدیث:
این حدیث دلالت دارد بر اینکه الله متعال هر طور که بخواهد اشیا را تدبیر خواهد کرد، و آنها را به یکدیگر ربط داده است، و آنها را به عنوان اسباب و مسببات قرار داده است، هر چند که قادر میباشد که همگی آنها را بدون سبب در همان آغاز بیافریند، اما این امری است که حکمت او آن را اقتضا نموده و کلمهی او بر آن سبقت گرفته و عادت او بر آن قرار دارد، برای هر کس در نظر گرفته شده باشد که او اهل بهشت است، برای او مواردی از اعمال در نظر گرفته میشود که او را به آن بهشت نزدیک گرداند و او را در این راه موفق میگرداند، و قلبش را برای قبول حق نرم گردانده و او را به راه تمییز حق از باطل رهنمون میگرداند، و برای کسی که مقدر شده باشد که از اهل آتش است برای او خلاف این در نظر گرفته شده و او را خوار نموده تا جایی که از هوایش پیروی میکند، و شهوات قلب های او را زنگار کرده، و هشدارها و آیات او را نجات بخش نخواهد بود، اعمال اهل آتش را انجام داده تا جایی که از اهل آتش میگردد.
فوائد حدیث:
1- استحباب موعظه خاص نزد قبر؛ زیرا رؤیت میت در حالی که در قبرش گذاشته میشود، و یاد مرگ قلب را نرم کرده و سختی آن را از بین میبرد.
2- تمامی مخلوقات الله متعال با امر «کن» به وجود آمدهاند؛ هر مقدری چیزی بر آن اضافه نگشته و چیزی از آن نمیکاهد، و تأخیری برای هیچ یک از آنها از وقتش وجود ندارد، و قبل از وقت بر آن مقدم نمیگردند، و ارزاق و اجل ها قبل از تقسیم توسط مقدرات تعیین شده، و اهل بهشت و آتش در علم الله متعال مسبوق بوده و مکانهایشان آنجا معلوم است.
3- این حدیث اصلی است برای اهل سنت در اینکه سعادت و شقاوت با تقدیر سابق الله متعال است.
4- الله متعال همیشه عالم است به کسی که او را اطاعت میکند پس او را داخل بهشت میگرداند، و عالم است به کسی که او را نافرمانی میکند پس او را داخل آتش میگرداند، و الله متعال نیازی به عمل آنها ندارد چه طاعت باشد و چه معصیت، بلکه علم و ارادهی او به عمل ایشان است، الله متعال میفرماید: «جزاء بما کانوا یعملون» احقاف: 14 و در مورد اهل آتش گوید: «جزاء بما کانوا بئایاتنا یجحدون» فصلت: 28 و در مورد هر دو گروه میفرماید: «لیجزی الذین أساؤا بما عملوا و یجزی الذین أحسنوا بالحسنی» نجم: 31
در این آیات الله متعال خبر داده است که ثواب و عقاب ایشان به جهت اعمالشان است.
5- این خبر بدین معنا نیست که در ترک عمل اثر می گذارد بلکه در زیادت آن تأثیر می گذارد لذا رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده: «اعملوا، فکل میسر لما خلق له» این حدیث مقتضی تقلیل عمل نیست، بلکه انگیزهای است بر کثرت عمل، همانگونه که مقتضی بر حذر بودن از اعجاب است، و همچنین مقتضی تتابع در گناهان نیست، بلکه مقتضی این است که فاعلش از رحمت الله مأیوس نشود هرچند که گناهانش زیاد باشند و به توبه مبادرت ورزد.