عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ - رضي الله عنه - قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ - صلى الله عليه وسلم - : «لا تَسُبُّوا أَصْحَابِي، لا تسبّوا أصحابی فو الذی نفسی بیده لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلا نَصِيفَهُ» متفق علیه.
ترجمه: ابوسعيد خدري - رضي الله عنه - مي گويد: نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «اصحاب مرا دشنام ندهيد. اصحاب مرا دشنام ندهید؛ زيرا قسم به کسی که جانم در دست اوست اگر يكي از شما به اندازة كوه احد، طلا انفاق كند، با يك يا نصف مدّي كه اصحاب من انفاق مي كنند، برابري نمي كند». (مدّ، پيمانه اي است كه برخي آنرا به اندازة پُري دوكفِ دست دانسته اند).
شرح مفردات:
(أنفق مثل أحد ذهباً): یعنی مثل کوه احد.
(ما بلغ مدّ أحدهم): مد: همان ربع صاع است؛ و در این حدیث از مد سخن به میان آمده و مقدار را به مد سنجیده زیرا کمترین مقداری که عرب صدقه میدادند اندازهی یک مد بود.
(النصیف): یعنی: نصف، به این معنی که هیچ یک از شما با انفاقش مثل طلا به اندازه کوه احد در فضیلت به اندازه انفاق یکی از ایشان به اندازه مدی طعام یا نصفش نمیرسد.
شرح اجمالی حدیث:
در این حدیث نهی صریح از دشنام صحابه وجود دارد؛ مقدار کمی که یکی از آنها انفاق کند از لحاظ ثواب بیشتر از مقدار انفاق زیادی است که غیر آنها انفاق کرده اند؛ علت این مسأله این است که انفاق ایشان با وجود احتیاج به آن به خاطر ضیق حالتشان و به خاطر نصرت و حمایت دین بود. همچنین باقی اعمال ایشان مثل جهاد و غیره نیز در بیشتر بودن فضل و زیاد بودن اجر نسبت به دیگران مثل انفاق است؛ زیرا ایشان پیشتازان مقدم طریق حق و هدایت و خیر بودند، و آنها فضیلت اسبقیتی را داشتند که دیگران از آن بی بهره بودند، از طرف دیگر شرف صحبت با رسول الله صلی الله علیه و سلم را داشته و جان و نفوسشان را در راه دفاع از رسول الله صلی الله علیه و سلم و به جهت نصرت دین هدیه کردند.
فوائد حدیث:
1- صحابه رضی الله عنه جملگی مطلقاً عادل اند، ظواهر کتاب و سنت و اجماع علما دل بر این مسأله است.
2- افضل صحابه، خلفای چهارگانه به ترتیب مذکور است: ابوبکر، عمر، عثمان و علی سپس باقی عشره مبشره، سپس اهل بدر، سپس احد، سپس اصحاب بیعت رضوان، اهل دو عقبه از انصار، همچنین سابقون اولون هم اهل فضیلت بوده و معاویه رضی الله عنه هم از عدول و فضلای صحابه است.
جنگ هایی که بین ایشان رخ داد هر کدام از ایشان دارای شبهه بوده و و هر یک معتقد به تصویب و بر حق بودن خود به سبب عروض شبهه بودند، و هریک در جنگ ها دارای تأویل بودند، و هیچ یک از ایشان به سبب این جنگ ها از عدالت خارج نگشتند؛ زیرا ایشان مجتهد بوده و در مسائل اختلاف ورزیدند، همانگونه که مجتهدین بعدی هم در مسائل مختلف دارای اجتهاد بودند و این اختلاف مستلزم نقص یکی از آنها نیست.
3- سب صحابه حرام است و از محرمات فاحش است خواه این سب به کسانی از ایشان باشد که در فتنه افتادند یا دیگر صحابه؛ زیرا ایشان در این جنگ ها دارای تأویل بوده و مجتهدند.
4- دشنام به صحابه و طعن در ایشان اگر مخالف با ادلهی قطعی باشد کفر است، مانند قذف عائشه که الله متعال در کتاب عزیر او را از اتهام مبرا داشت، وگرنه بدعت و فسق است.
نکته: از اصول اهل سنت و جماعت تولی اصحاب و محبت داشتن به ایشان و ذکر محاسن ایشان، و معتقد بودن به فضل و شناخت سابق بودنشان و سلامتی قلوب از داشتن کینه نسبت به آنها و بغض و دشمنی و نگه داشتن زبان از دشنام به آن ها و طعن به آنها و داشتن احساس دلسوزی و استغفار برای آن ها و خودداری از ذکر بدی های آنها و مشاجرات فی ما بین ایشان و راضی بودن از آنها و دعا برای ایشان است، الله متعال میفرماید: «وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ» حشر: 10
ترجمه : كساني كه پس از مهاجرين و انصار به دنيا مي آيند ، مي گويند : پروردگارا ! ما را و برادران ما را كه در ايمان آوردن بر ما پيشي گرفته اند بيامرز . و كينه اي نسبت به مؤمنان در دلهايمان جاي مده ، پروردگارا ! تو داراي رأفت و رحمت فراواني هستي .