دوزادهم ربیع الأول سال یازده هجری.
حدود سه ماه پس از اینکه رسول خدا از حجة الوداع به مدینه بازگشتند، دچار بیماری شدند؛ بیماری و درد پیامبر خدا از شبی که در خانهی همسرشان میمونه ل بودند شروع شد.
در صحیح بخاری آمده که شروع درد و بیماری رسول خدا برمیگردد به سال هفتم هجرت و پس از فتح خیبر و خوردن از گوشتی که مسموم شده بود. این گوشت را زنی یهودی، همسر سلّام بن مِشکَم برای پیامبر خدا ج آورده بود. پیامبر خدا از همسران خویش اجازه گرفتند که ایام بیماری را در خانه عایشه ل بسر ببرند؛ عایشه معوذتین (قل أعوذ برب الفلق و قل أعوذ برب الناس) را تلاوت میکرد و دست خویش را بر بدن مبارک پیامبر اکرم میکشید. وقتی بیماری رسول خدا شدید شد و توان امامت نماز را از ایشان گرفت، به ابوبکر فرمان داد که نماز را برای مردم امامت دهد. عایشه ل برای اینکه مردم نسبت به پدرش بدگمان نشوند، گفت: ابوبکر مردی دل نازک است و صدایش ضعیف است و هنگام تلاوت قرآن بسیار میگرید. اما پیامبر ج بر امامت ابوبکر اصرار نمود تا اینکه ابوبکر امام نماز مردم شد.
امامت ابوبکر ا بارزترین اشاره و دلیل بر خلافت و جانشینی ایشان پس از پیامبر خدا میباشد؛ زیرا وقتی رسول خدا ج ایشان را برای دین و نماز امت خویش میپذیرد، مگر میشود که برای دنیای آنها نپذیرد؟!
پیامبر اکرم در حالی که بر عباس و علی ب تکیه زده بود خارج شده و برای مردم نماز خوانده و سخنرانی کرد؛ ایشان در سخنرانی خویش، ابوبکر را ستود و فضیلتش را بیان نمود و اشاره کرد به اینکه خداوند متعال او را میان انتخاب دنیا و آخرت مخیر نمود و او آخرت را انتخاب کرد؛ ایشان فرمود: (عَبْدٌ خَيَّرَهُ اللَّهُ بَيْنَ أَنْ يُؤْتِيَهُ زَهْرَةَ الدُّنْيَا وَبَيْنَ مَا عِنْدَهُ، فَاخْتَارَ مَا عِنْدَهُ) «الله متعال به يکی از بندگانش اختيار داد تا از ميان عنايت کردن زرق و برق دنيا و آنچه را که نزد الله متعال وجود دارد، يکی را انتخاب نمايد. آن بنده، آنچه را که نزد الله متعال وجود دارد، انتخاب نمود» ابوبکر ا دانست که منظور رسول خدا خودش است، از این رو گریه کرد، اما مردم از گریهی ابوبکر تعجب کردند، زیرا نمیدانستند که ایشان چرا میگرید و چه فهمیده است.
وقتی هنگامهی مرگ فرا رسید، به عایشه تکیه نموده بود و دستش را در ظرف آب کرده و از شدت تب، به صورتش میکشید و میفرمود: (لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، إِنَّ لِلْمَوْتِ سَكَرَاتٍ) «لا اله الا الله، همانا مرگ سختیها دارد». در حالی كه صدايش گرفته بود، میفرمود: (مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ)، يعنی: همراه كسانی كه خداوند به آنان نعمت عنايت كرده است» و نیز میفرمود: (اللَّهُمَّ فِي الرَّفِيقِ الأَعْلَى) «خدايا! بسوی رفيق اعلی». عایشه دریافت که او مخیر است و رفیق اعلی را انتخاب نموده است.
در همان حال و اوضاع فاطمه ل نزد پیامبر خدا آمده و گفت: «آه! پدرم چه قدر درد میکشد!». پیامبر فرمود: (ليْسَ عَلَى أبيك كرْبٌ بعْدَ اليَوْمِ) «از امروز به بعد، هيچ درد و رنجی بر پدرت نخواهد بود» و به او خبر داد که اولین شخص از خانوادهاش خواهد بود که پس از ایشان به او ملحق میشود. در نهایت رسول خدا در گرمای چاشتگاه دوشنبه، دوازدهم ربیع الاول سال یازده هجری به رفیق اعلی پیوست.
پیامبر خدا در خانه عایشه در حالی که سر مبارکش میان سینه و گردن ایشان بود از دنیا رفت و آخرین چیزی که در دنیا چشید، آب دهان عایشه بود که با آن مسواکی را برای پیامبر نرم نمود و به ایشان داد تا مسواک بزند و این امر نشان دهندهی جایگاه والای عایشه است.
ابوبکر صدیق که در هنگام وفات پیامبر آنجا نبود، وارد خانه شد. پرده از صورت نبی برداشت و بر صورت مبارکش بوسه زد. آنگاه بسوی مردم رفت. برخی از مردم خبر وفات پیامبر را باور و تصدیق نمودند، اما این خبر برای برخی آنقدر سنگین بود که نمیتوانستند باور کنند؛ آنگاه ابوبکر شروع به سخنرانی نموده و فرمود: هر کس محمد را میپرستید، بداند که محمد وفات یافت و هرکس الله را میپرستد، الله زنده است و هیچ گاه نمیمیرد، الله متعال میفرماید: (وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللّهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِي اللّهُ الشَّاكِرِينَ) [آل عمران: 144] «و نيست محمد جز پيغمبری که پيش از او پيامبرانی (ديگر) بوده و گذشتهاند، پس آيا اگر او بميرد يا کشته شود به عقب برمیگرديد؟ و هرکس به عقب باز گردد خداوند را هيچ زيانی نمیرساند و خدا سپاسگزاران را پاداش میدهد». آنگاه مردم آرام شدند و عمر ا بر زمین نشست، زیرا دیگر پاهایش توان ایستادن نداشتند؛ گویا آنها تا به حال این آیه را نشنیده بودند.
فاطمه در حالی که میگریست، چنین میگفت:
يَا أبتَاهُ أَجَابَ ربّاً دعَاه
يا أبتَاهُ جنَّةُ الفِرْدَوْسِ مأوَاه
يَا أَبَتَاهُ إِلَى جبْريلَ نْنعَاه
«ای وای پدرم! پدرم دعوت پروردگار را لبيک گفت. آه، پدر جان! بهشت فردوس جايگاه پدرِ من است. آه، پدرم! خبر وفاتش را به جبرئيل میگوييم».
اینگونه زندگی رسول خدا به پایان رسید، اما رسالتش پایان نیافت و تا قیامت جاودانه است و امتش این رسالت را ادامه خواهند داد و تا قیامت خیر و خوبی در آن است. وصلی الله وسلم وبارک علی نبیه الصادق الوعد الأمین، والحمد لله رب العالمین.
فضیلت درود فرستادن بر پیامبر اکرم
خداوند متعال میفرماید: (إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً) [احزاب: 56] «خداوند و فرشتگانش بر پيغمبر درود میفرستند، ای مؤمنان! شما هم بر او درود بفرستيد و چنان كه بايد سلام بگویيد».
مسلم از عبدالله بن عمرو بن عاص روایت کرده که رسول خدا فرمود: (مَنْ صَلَّى عَلَيَّ صَلاَةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ بِهَا عَشْرًا) «هر کس يک درود بر من بفرستد، الله متعال در عوض آن، ده بار برايش درود میفرستد». یکی از بهترین صیغهها برای فرستادن درود بر پیامبر اکرم در صحیح بخاری و مسلم از ابوهریره ا آمده و آن عبارت است از: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إبْرَاهِيمَ وعَلَى آلِ إبْرَاهِيمَ وبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إبْرَاهِيمَ في العَالمَين إنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».