عقیده

مختصری در مورد مفهوم عبادت

 

 اختلاف در معنا و مفهوم عبادت، اختلاف در اصلی عظیم است که بسیاری از احکام بر آن بنا می‌شود و به همین دلیل؛ علمای امت بر تحریر مفهوم عبادت بسیار تلاش نموده‌اند چرا که توسط آن خصائص معبود و حقوقی که بر عهده عبد وجود دارد واضح و آشکار می‌گردد.

باید بدانیم که توضیح این مصطلح، نیازمند رجوع به نصوص است چرا که معنای آن بر این نصوص توقف دارد و صاحب حق کسی است که تعریفش از عبادت، بر اساس نصوص، جامع، اداکننده حقوق آن و همچنین؛ مانع باشد. در این دوران اخیر کشمکشی میان متأخرین اشاعره و متبعین منهج سلف در تحریر مفهوم عبادت روی داده‌است. بدین صورت که متبعین منهج سلف معتقدند بعضی از اعمال، داخل در عبادت خاص برای الله عزوجل می‌شوند و شخص صوفی اشعری می‌گوید داخل در مفهوم عبادت شرعی نخواهند شد. در اینجا لازم است مفهوم عبادت نزد طرفین و صواب در این زمینه را بیان نماییم.

 

مفهوم عبادت نزد اشاعره:

جمهور متقدمین و متأخرین اشاعره اهتمامی به تحریر تعریف "توحید عبادت" نداشته‌اند. آنان مانند سایر فِرَق کلامی که در نقد فلسفه نشأت گرفتند؛ اهتمامشان بر اثبات وجود صانع بود. تفسیر اشاعره از "إله" خالقی مخترع است چنان که رازی بیان داشته است: إله کسی است که حق "إلهیة" داشته باشد یعنی همان خلق و قدرت بر ایجاد و اختراع و برای این قول استدلال هایی ذکر می‌کند و سعی در نصـرت این معنا دارد. (ﺷﺮﺡ ﺃﺳﻤﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ‏ﺹ:124)

نزد اشاعره اولین چیزی که بر انسان واجب است "معرفت و نظر" یا "قصد به سوی نظری که مؤید اثبات وجود الله" باشد، است. مقصد و هدف این اثبات، فقط اثبات وحدانیت در ذات و افعال است و همه سخنانشان در باب توحید، حول این موضوع می‌چرخد اما غالباً تفسیرشان از کلمه "إله" همان است که ذکرش گذشت. (ﺃﺻﻮﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻟﻠﺒﻐﺪﺍﺩﻱ ﺹ: 123‏)

لازم به ذکر است که در میان کتب متقدمین اشاعره نصوصی میتوان یافت که معنای عبادت را داخل در توحید دانسته‌اند. باقلانی رحمه‌الله می‌فرماید: «ﺍﻹﻗﺮﺍﺭ ﺑﺄﻧﻪ ﺛﺎﺑﺖٌ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻭﺇﻟﻪ ﻭﺍﺣﺪ ﻓﺮﺩ ﻣَﻌﺒﻮﺩ، ﻟﻴﺲ ﻛﻤﺜﻠﻪ ﺷﻲﺀ» (ﺍﻹﻧﺼﺎﻑ ‏ ﺹ:34)

توحید اقرار به این است که او ثابت و موجود است و إله معبود واحد و تنهاست که هیچ مثال و نمونه‌ای برایش نیست.

مانند همین تعریف را می‌توان نزد باجوری نیز یافت. ( ﺗﺤﻔﺔ ﺍﻟﻤﺮﻳﺪ ‏ﺹ : 10)

بر همین اساس؛ افرادی از آنها مانند "حلیمی" دعاء غیر الله را تحریم نموده و معتقد است دعاء داخل در معنای عبادت است. (ﺍﻟﻤﻨﻬﺎﺝ ﻓﻲ ﺷﻌﺐ ﺍﻹﻳﻤﺎﻥ ‏1/517‏)

همچنین؛ رازی در تفسیرش نیز چنین رویه ای را برگزیده است و برای این قول به ادله‌ای نقلی و عقلی استدلال می‌کند. آنجا که می‌گوید: «وَقَالَ الْجُمْهُورُ الْأَعْظَمُ مِنَ الْعُقَلَاءِ: إِنَّ الدُّعَاءَ أَهَمُّ مَقَامَاتِ الْعُبُودِيَّةِ، وَيَدُلُّ عَلَيْهِ وُجُوهٌ مِنَ النَّقْلِ وَالْعَقْلِ» (ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻟﺮﺍﺯﻱ 5/98)

اکثریت جمهور عقلاء گفته‌اند: براستی که دعاء از مهمترین مقامات عبودیت است و دلیلی از نقل و عقل بر آن دلالت می‌کند. (سپس آنها را ذکر می‌کند).

حليمی رحمه‌الله می‌گوید: «ﻛﻞُّ ﻣَﻦ ﺳﺄﻝ ﻭﺩﻋَﺎ ﻓﻘﺪ ﺃﻇﻬﺮ ﺍﻟﺤﺎﺟﺔَ، ﻭﺑﺎﺡ ﺑﻬﺎ، ﻭﺍﻋﺘﺮﻑ ﺑﺎﻟﺬِّﻟَّﺔ ﻭﺍﻟﻔﻘﺮ ﻭﺍﻟﻔﺎﻗﺔ ﻟﻤﻦ ﻳﺪﻋﻮﻩ ﻭﻳﺴﺄﻟُﻪ، ﻓﻜﺎﻥ ﺫﻟﻚ ﻓﻲ ﺍﻟﻌﺒﺪِ ﻧﻈﻴﺮَ ﺍﻟﻌﺒﺎﺩﺍﺕ ﺍﻟﺘﻲ ﻳﺘﻘﺮَّﺏ ﺑﻬﺎ ﺇﻟﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﺰ ﺍﺳﻤﻪ» (ﺍﻟﻤﻨﻬﺎﺝ ﻓﻲ ﺷﻌﺐ ﺍﻹﻳﻤﺎﻥ 1/517)

هر کس که درخواست و طلبی می‌کند؛ به حقیقت نیاز خود را اظهار داشته و با چنین درخواست و دعایی، در مقابل کسی که از او طلب می‌کند و می‌خواند ؛ اعتراف به ذلت و فقر و نیازمندی خود نموده‌است، چنین چیزی در بنده نظیر عبادات است که با آنها به سوی الله متعال تقرب می‌جوید و به او نزدیک می‌شود.

 

با وجود اینکه متقدمین اشاعره سعی در تحریر مفهوم عبادت نداشته‌اند اما از کلام آنها در مورد عبادت و داخل نمودن آن در توحید، می‌توان دریافت که معنا و مفهوم توحید نزد متبعین سلف، نزد آنها نیز وجود دارد اما با تصوف و خرافات آمیخته شده است. چنانکه شرک را صرف کردن خصائص ربوبیت برای غیر الله خلاصه کرده‌اند و درنتیجه؛ عملی مانند استغاثه به مخلوق نزد آنها مادامی که ارتباطی به اعتقاد ضرر و نفع نباشد؛ شرک محسوب نمی‌شود. بعضی از آنها نیز کتابهایی در تجویز استغاثه تألیف کرده‌اند مانند نبهانی که کتابی دارد به اسم " ﺷﻮﺍﻫﺪ ﺍﻟﺤﻖِّ ﻓﻲ ﺍﻻﺳﺘﻐﺎﺛﺔ ﺑﺴﻴﺪ ﺍﻟﺨﻠﻖ " و محمد علوی المالکی کتابی به عنوان " ﻣﻔﺎﻫﻴﻢُ ﻳﺠِﺐ ﺃﻥ ﺗُﺼﺤَّﺢ" نگاشته است و در آن بر اساس تعریفی که از عبادت و شرک دارد -و ذکر آن گذشت-؛ از اعمالی مانند استغاثه به مخلوق دفاع می‌کند! (ﺷﻮﺍﻫﺪ ﺍﻟﺤﻖ ﻓﻲ ﺍﻻﺳﺘﻐﺎﺛﺔ ﺑﺴﻴﺪ ﺍﻟﺨﻠﻖ ‏ﺹ: 150 ، ﻭﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﻳﺠﺐ ﺃﻥ ﺗﺼﺤﺢ  ﺹ: 95)

مفهوم عبادت از خلال نصوص شرعی:

حقیقت این است که وقتی برای یافتن مفهوم عبادت به نصوص شرع روی می‌آوریم و آنها را حَکَم قرار می‌دهیم؛ می‌بینیم که مفهوم عبادت در "اعتقاد نفع و ضرر" محصور نمی‌باشد.

چنانکه ممکن است شخصی چنین معتقد باشد که نفع و ضرر تنها منسوب به الله متعال است اما در عبادت نیز دچار شرک شده است. الله متعال می‌فرماید: {قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ} [یونس: 31]

ترجمه: بگو: چه کسی از آسمان و زمين به شما روزی می دهد؟ يا چه کسی مالک گوش و چشمها است؟ و چه کسی زنده را از مرده بيرون می‌آورد، و چه کسی مرده را از زنده بيرون می‌آورد؟ و چه کسی امور (هستی) را تدبير می‌کند؟ خواهند گفت: «خدا»، پس بگو: آيا نمی‌ترسيد و پرهيزگار نمی‌شويد؟!

ابن عطیه رحمه‌الله در تفسیر خود می‌گوید: «{فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ} لا مندوحة لهم عن ذلك، ولا تمكنهم المباهتة بسواه، فإذا أقروا بذلك {فَقُلْ أَفَلا تَتَّقُونَ}في افترائكم وجعلكم الأصنام آلهة» (ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﺑﻦ ﻋﻄﻴﺔ ‏ 3/118)

ترجمه: خواهند گفت: «الله» و نمی‌توانند از این اقرار شانه خالی کنند و نخواهند توانست به غیر آن روی آورند و خود را گول زنند و طفره روند و زمانی که به آن اقرار کردند بگو: آيا نمی‌ترسيد و پرهيزگار نمی‌شويد در افتراء و قرار دادن این بتها به عنوان معبود خود؟!

همچنین؛ الله متعال می‌فرماید: {أَمَّن يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}‏[ ﺍﻟﻨﻤﻞ : 64 ‏]

ترجمه: چه كسی آفرينش را آغاز می‌كند، سپس آن را باز می‌گرداند؟! و چه كسی شما را از آسمان و زمين روزي می‌دهد؟ آيا معبودی با خدا هست؟! بگو: دليل و برهان خود را بياوريد اگر راست می‌گوييد.

قتاده می‌گوید: «ﺇﻧﻚ ﻟﺴﺖ ﺗﻠﻘﻰ ﺃﺣﺪًﺍ ﻣﻨﻬﻢ ﺇﻻ ﺃﻧﺒﺄﻙ ﺃﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﺭﺑُّﻪ، ﻭﻫﻮ ﺍﻟﺬﻱ ﺧﻠﻘﻪ ﻭﺭﺯﻗﻪ، ﻭﻫﻮ ﻣﺸﺮﻙٌ ﻓﻲ ﻋﺒﺎﺩﺗﻪ» (ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻟﻄﺒﺮﻱ  13/375)

ترجمه: قطعاً هیچ یک از آنان (مشرکین) را ملاقات نمی‌کنی مگر اینکه تو را خبردار می‌کنند به اینکه الله پروردگار و رب آنان است و اوست که خالق و رازقشان می‌باشد اما با این حال، در عبادت کردن او شریک قائل می‌شوند و همراه با او چیزهای دیگری می‌پرستند!

ابن زید رحمه‌الله نیز فرموده است: «ﻟﻴﺲ ﺃﺣﺪ ﻳﻌﺒﺪ ﻣﻊ ﺍﻟﻠﻪ ﻏﻴﺮﻩ ﺇﻻ ﻭﻫﻮ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﺎﻟﻠﻪ، ﻭﻳﻌﺮﻑ ﺃﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﺭﺑُّﻪ، ﻭﺃﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﺧﺎﻟﻘﻪ ﻭﺭﺍﺯﻗﻪ، ﻭﻫﻮ ﻳﺸﺮﻙ ﺑﻪ، ﺃﻻ ﺗﺮﻯ ﻛﻴﻒ ﻗﺎﻝ ﺇﺑﺮﺍﻫﻴﻢ : { ﺃَﻓَﺮَﺃَﻳْﺘُﻢ ﻣَّﺎ ﻛُﻨﺘُﻢْ ﺗَﻌْﺒُﺪُﻭﻥَ ‏( 75 ‏) ﺃَﻧﺘُﻢْ ﻭَﺁﺑَﺎﺅُﻛُﻢُ ﺍﻟْﺄَﻗْﺪَﻣُﻮﻥَ ‏( 76 ‏) ﻓَﺈِﻧَّﻬُﻢْ ﻋَﺪُﻭٌّ ﻟِّﻲ ﺇِﻟَّﺎ ﺭَﺏَّ ﺍﻟْﻌَﺎﻟَﻤِﻴﻦَ }؟! ﻗﺪ ﻋﺮﻑ ﺃﻧﻬﻢ ﻳﻌﺒﺪﻭﻥ ﺭﺏَّ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴﻦ ﻣﻊ ﻣﺎ ﻳﻌﺒﺪﻭﻥ» (ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻟﻄﺒﺮﻱ ‏13/376)

ترجمه: هیچکس همراه با الله چیز دیگری عبادت نمی‌کند مگر اینکه به الله ایمان دارد و می‌داند که او رب و پروردگارش است و همچنین؛ او خالق و رازقش می‌باشد اما با این وجود، به او شرک می‌ورزد آیا نمی‌بینی ابراهیم چگونه خطاب به مشـرکین گفت: آيا می‌بينيد كه چه چيزی را می‌پرستيد؟! شما و پدران پيشين شما، بدون شك همه آنها دشمن من هستند، به جز پروردگار جهانيان.

به تحقیق دانسته می‌شود که آنان رب العالمین را همراه معبودان دیگر عبادت می‌کردند! 

و اين يعنی الزام به ربوبیت، الزام به عبودیت است و صرف نمودن خصائصی از عبودیت به عینه شرک می‌باشد و به همین دلیل؛ علماء متفق‌اند؛ هر چه که عبادتی برای الله متعال باشد جایز نیست برای غیر او صرف کرد چه ذبح باشد یا نذر، دعاء و یا سجود. همه این‌ها عباداتی برای الله متعال بوده که لازم است در این عبادت، الله متعال بدون شریک باشد.

انواع عبادت:

عبودیت برای الله متعال دو نوع است:

عبودیت عام: که ثواب و عقاب به آن تعلق نخواهد گرفت که علماء آن را عبودیت کَونی نامیده‌اند.

عبودیت خاص: که بندگی و عبودیت شرعی می‌باشد و بر این عبادت، ثواب و عقاب، ایمان و کفر و مدح و ذم تعلق می‌گیرد.

در تفاوت این دو عبودیت الله متعال فرموده‌است: { ﺇِﻥ ﻛُﻞُّ ﻣَﻦ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴَّﻤَﺎﻭَﺍﺕِ ﻭَﺍﻷَﺭْﺽِ ﺇِﻻَّ ﺁﺗِﻲ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﻋَﺒْﺪًﺍ } ‏[ﻣﺮﻳﻢ : 93‏].

ترجمه: تمام آنچه که در آسمانها و زمين هستند، بنده خداوند مهربان (و فرمانبردار او) می‌باشند.

و در مورد عبودیت نوع دوم فرموده است: { ﻭَﻣَﺎ ﺃَﺭْﺳَﻠْﻨَﺎ ﻣِﻦ ﻗَﺒْﻠِﻚَ ﻣِﻦ ﺭَّﺳُﻮﻝٍ ﺇِﻻَّ ﻧُﻮﺣِﻲ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺃَﻧَّﻪُ ﻻَ ﺇِﻟَﻪَ ﺇِﻻَّ ﺃَﻧَﺎ ﻓَﺎﻋْﺒُﺪُﻭﻥ } ‏[ﺍﻷﻧﺒﻴﺎﺀ : 25‏]

ترجمه: ما پيش از تو هيچ پيغمبری را نفرستاده‌ايم، مگر اينكه به او وحی كرده‌ايم كه: معبودی جز من نيست، پس فقط مرا پرستش كنيد.

و می‌فرماید: { ﺇِﻥَّ ﻫَﺬِﻩِ ﺃُﻣَّﺘُﻜُﻢْ ﺃُﻣَّﺔً ﻭَﺍﺣِﺪَﺓً ﻭَﺃَﻧَﺎ ﺭَﺑُّﻜُﻢْ ﻓَﺎﻋْﺒُﺪُﻭﻥ } ‏[ﺍﻷﻧﺒﻴﺎﺀ : 92‏]

ترجمه: همانا اين است امت شما که امت يگانه‌ای است، و من پروردگار شما هستم، پس تنها مرا پرستش کنيد.

و می‌فرماید:{ ﻳَﺎ ﻋِﺒَﺎﺩِﻱَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍ ﺇِﻥَّ ﺃَﺭْﺿِﻲ ﻭَﺍﺳِﻌَﺔٌ ﻓَﺈِﻳَّﺎﻱَ ﻓَﺎﻋْﺒُﺪُﻭﻥِ} ‏[ﺍﻟﻌﻨﻜﺒﻮﺕ : 56] ترجمه: ای بندگانم كه ايمان آورده‌ايد! بی‌گمان زمين من فراخ است، پس تنها مرا بپرستيد.

و می‌فرماید: { ﻭَﻣَﺎ ﺃُﻣِﺮُﻭﺍ ﺇِﻟَّﺎ ﻟِﻴَﻌْﺒُﺪُﻭﺍ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻣُﺨْﻠِﺼِﻴﻦَ ﻟَﻪُ ﺍﻟﺪِّﻳﻦَ ﺣُﻨَﻔَﺎَء} ‏[ ﺍﻟﺒﻴﻨﺔ : 5 ‏].                             ترجمه: و فرمان نيافتند جز آن که خدا را مخلصانه و حق گرايانه بپرستند.

اين آیه اخیر مدنظر است و بیشتر باید به آن توجه کرد (ﻣﺪﺍﺭﺝ ﺍﻟﺴﺎﻟﻜﻴﻦ ۱‏/176‏) چرا که اسمی جامع است برای هر آنچه که الله متعال به آن راضی و خوشنود است از هر قول و عمل باطنی و ظاهری مانند نماز، زکات، روزه، حج، راستگویی، ادای امانت، برّ والدین، صله ارحام، وفاء به عهد، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد با کفار و منافقین، احسان با همسایه و یتیم و مسکین و غریب، کمک به انسانها و حیوانات، دعاء ذکر، قرائت قرآن و امثال این نوع عبادت، همچنین؛ دوست داشتن الله و رسولش، خشیت الله، توبه و رجوع به سوی او، خلوص در همه جوانب عبادت برای او، صبر بر حکمت‌های او، شکر بر نعمت‌هایش، رضایت بر قضا و قدرش، توکل بر او و امید به رحمتش، ترس از عذابش و امثال همه این‌ها که شامل عبادت برای الله متعال می‌باشند. (ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺍﻟﻔﺘﺎﻭﻯ ‏10/149)

و همه اینها عبادت نخواهند بود مگر زمانی که قلب، زبان و جوارح بر آنها جمع شده باشد و زمانی مقبول خواهند بود که اخلاص و متابعت سنت در آنها باشد. (ﺍﻟﺮﻭﺡ ‏ ﺹ : 135)

ابن القیم می‌گوید: اخلاص اين است كه مطلوب، فقط متوجه یک نفر شود و صدق نیز عدم توجه طلب به سوی غیر الله است در نتیجه: حقیقت اخلاص، توحید مطلوب و حقیقت صدق، توحید طلب و اراده است. این دو نیز ثمری نخواهند داشت مگر با تسلیم بودن تام و متبع بودن محض. (ﻣﺪﺍﺭﺝ ﺍﻟﺴﺎﻟﻜﻴﻦ ۲/97)

با مشاهده این قیود، حفاظت و صیانت عبادت درک خواهد شد. چنانکه میدانیم اخلاص، امان بودن از شرک است به معنای عدم تعدد معبود و متابعت نیز؛ ایمن بودن از بدعت در عبادت می‌باشد.

این معنا از عبادت، نزد سلف رحمهم‌الله بسیار کاربرد داشته است چنانکه فضیل در تفسیر آیه { ﻟِﻴَﺒْﻠُﻮَﻛُﻢْ ﺃَﻳُّﻜُﻢْ ﺃَﺣْﺴَﻦُ ﻋَﻤَﻠًﺎ } ‏[ﺍﻟﻤﻠﻚ : 2] می‌گوید: احسن اعمال خالصترین آنهاست که متابع با سنت پیامبر باشد. (ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻟﻌﻠﻮﻡ ﻭﺍﻟﺤﻜﻢ ص 72)

پس توحید عبادت و شروطی که متبعین سلف از آن سخن می‌گویند؛ قرآن بر آن شهادت می‌دهد و کلام سلف رحمهم‌الله آن را نصرت داده و محققین بعد از آنان بر آن اقرار کرده‌اند. کوتاهی و تقصیر متأخرین اشاعره در تفسیر عبادت و غلو صوفیه در بزرگانشان، سبب شده تا مفهوم عبادت ملتبس و غیر دقیق باشد و بدین ترتیب؛ بسیاری از عبادات برای غیر الله صرف شود و تلاش این عده بر این معطوف شده تا از آنچه که بزرگانشان بیان کرده و حکم جواز آن اعمال را صادر کرده‌اند، دفاع نمایند حال آنکه دفاع از شرع و حمایت از حق الله نبوده و بلکه در واقع دفاع از سخنان بزرگانشان است!

ﻧﺴﺄﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺃﻥ ﻳﻠﻬﻤَﻨﺎ ﺭُﺷﺪﻧﺎ ﻭﻳﻬﺪﻳَﻨﺎ ﺳُﺒُﻠﻨﺎ، ﻭﺻﻠَّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺳﻠَّﻢ ﻋﻠﻰ ﺳﻴﺪﻧﺎ ﻣﺤﻤﺪ، ﻭﻋﻠﻰ ﺁﻟﻪ ﻭﺻﺤﺒﻪ ﺃﺟﻤﻌﻴﻦ.

1196 جار خوێندراوه‌ته‌وه‌
15/03/2020
احزاب اسلامی کردستان عراق اخوان المسلمین انواع آبها اهمیت جایگاه امام جماعت اهمیت طهارت بابەتەکانی ماڵپەڕ بانگ بانگ و قامەت بانگەواز باوەڕ باوەڕ هێنان به‌ فریشته‌كان بنەما عەقائیدییەکان پارێزكاری په‌یوه‌ندی فریشته‌كان به‌ مرۆڤه‌وه‌ پیسی پێناسەی دوعا پەرستن تاریخ تاقیكردنه‌وه‌ تاقیکردنەوە تفسیر سوره الممتحنه ته‌سبیحات تۆبەکردن تەقوا جاهیلییه‌ت جۆر و یاساکانی ئاو جۆره‌كانی هاوبه‌ش دانان جۆرەکانی ئاو چەند توێژینەوەیەک حیكمه‌ت و سووده‌كانی دوعا حیكمه‌ته‌كانی ڕۆژوو حەج و عومرە خانواده خشتەی تاقیکردنەوەکان خودا خولع دموکراسی دنیاخواهی ده‌وڵه‌تی عوسمانی ره‌مه‌زان ڕۆژوو زادی زادی فارسی زانستی شه‌رعی زانكۆی زادی زیکر زەکات سلفیت سنتهای فطری سه‌یید قوتب سوره‌تی (المجادلة) سوننه‌ت سیفات و ئاکارەکانی فریشتە شارستانییه‌ت شەرمکردن شەوی قەدر طاغوت طهارت عبدالقادری ته‌وحیدی غه‌یب فریشته‌ فقه فکر اسلامی فورات قضای حاجت قورئان كتێبه‌كانی خوا کاتی دوعا گیرابوون کردەوەی چاک گومان لەسەر دوعا لە خۆپرسینەوە مامۆستا كرێكار محمد عبدالله دراز مقدسات اسلام مه‌بده‌ء مه‌تنی جه‌زه‌ری مه‌رجه‌كانی گیرا بوونی دوعا مەعازەی کچی عبدالله ناسین ناوه‌ جوانه‌كانی خوای گه‌وره‌ ناوەكانی خوای گەورە ناوەکانی خودا نجاست نووری ڕێ نوێژ هاوبه‌ش دانان هجرت وضو یاد ئادابی دوعا كردن ئادابی قورئان خوێندن یادی خوا ئاسمان ئامادەیی ئامەد ئامادەیی ئامەدی ئیسلامی ئامەد یه‌كتاپه‌رستی ئیسلام یەکتاپەرستی
نشر مطالب با ذکر منبع بلا مانع می‌ّباشد.